آوینا جونآوینا جون، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 27 روز سن داره

آوینا عشق ابدی ما

بله برون عمو امین

سلام گلم، ١٢ اردیبهشت بله برون عمو امین و غزاله جون بود.روز قبلش مامان جون رو عمل کرده بودن و تازه اومده بود خونه ما.خلاصه همه چیز درهم و برهم.خاله ویدا و عزت خاله مثل همیشه تنهامون نگذاشتن و خودشونو رسوندن .فکر کردم اگر شمارو نبریم واسه خودت راحت تره .چون مهمونی رسمی بود و گفتیم بهتره شما پیش خاله ویدا بمونی .عصر آماده شدیم و با بابا احسان رفتیم اول کیک رو از کوک گرفتیمو بعد رفتیم.ما خیلی زود رسیدیم .بقیه یکساعت بعد از ما رسیدن .چون ماشین باباجون تو اتوبان خراب شده بود و همه منتظر بودن.شب خوبی بود همه چیز با سلیقه درست شده بود و بهمون خوش گذشت فقط جات خیلییییی خالی بود اصلا عادت نداریم بدون شما جایی بریم .شنیدم خیلی با خاله ویدا و الی باز...
31 ارديبهشت 1392

روز مادر 92

سلام گلم، چه حس خوب و شادیه مامان بودن .در تمام زندگیم همیشه مامانم آدم قوی بوده برام شخصی که همیشه تکیه گاهی واسه همه خانواده بوده.تو این دوسال اول زندگی شما هم مامانم با وجود همه مسائلی که براش پیش اومد باز تنهامون نگذاشت.یادم میاد روزهای آخری که مرخصی زایمانم داشت تموم میشد مامانم هم در حال شیمی درمانی بود و هنوز عمل دوم رو نکرده بود منم باید میرفتم سرکار .گیج بودم و ناراحت هنوزم که فکرشو میکنم بغضم میگیره.فکر اینکه یک پرستار بیادو شمارو نگهداره نمیگذاشت شبها بخوابم.نه اینکه پرستارها بد باشند ولی من نمیتونستم.ولی بازم در همون حال مامانم به دادمون رسیدو شما رو نگه داشت .وباز مامان و مامان همه جا هست و وجودش قوت قلبمه.خیلی دوستش دارم خیلی...
30 ارديبهشت 1392

آوینا گلی در سال جدید

سلام خانم گلی،  یک ذره از خودت بنویسم که کلی بلا شدی.حرف زدنت که عالیه و بامزه.قید زمان کاملا بکار میبری،میگی بنظرت تو دستم چی دارم؟ بیا فکر کنیم ببینیم بابا کجا رفته.وقتی غذا بهت میدم میگی کافیه مرسی .وقتی از مهمونی میخوایم بریم به صاحبخونه میگی مرسی خوشحال شدیم.وقتی چیزی نمیخوای میگی الان نه بعدا.کلا خیلی بامزه شدی.انگلیسی هم لغتهات بیشتر شده و پروانه،آب ،گل ،ماشین،آسمان ،خورشید، عینک ،خرس ،متشکرم را هم جدیدا به انگلیسی یاد گرفته ای.به درست کردن پازل علاقه زیادی داری .یک پازل عمو علی و خاله نگین برات آوردن که چهار فصله و شما خیلی دوستش داری.صبحها که از خواب بلند میشی میگی بریم پازل بازی .به سی دی بانی نی هنوز علاقه فراوانی داری .رو...
7 ارديبهشت 1392

سال تحویل 1392

سلام به روی ماهت ، سال نوت مبارک دخترم. سال تحویل امسال ساعت ١٤ و ٣١ دقیقه و ٥٦ ثانیه بود و شما دومین عیدنوروز رو دیدی.لحظه سال تحویل کانال من و تو میدیدم و شما با آهنگ جدید شهرام شب پره (ای ول)کلی رقصیدی.خیلی لحظه های زیبایی بود و منو بابا احسان اشک تو چشمامون جمع شده بود .از خدا متشکریم که هدیه به این زیبایی به ما داده و امیدواریم همه کسانی که دوست دارند این هدیه رو داشته باشند خدا بهشون بده. لحظه های سال تحویل من همش دعا میکنم و میترسم دعا از قلم بندازم .نمیدونم چرا فکر میکنم کلی انرژی تو این لحظه ها وجود داره و باید استفاده کنم.شما هم که کلی بهت خوش گذشت.فیلم هم ازت گرفتم برو ببین و کیف کن.بعد زنگ زدیم به مامان جونا و بابا جونا و ت...
2 فروردين 1392
1